آزمون قبل از ازدواج آنلاین- آزمون ازدواج آنلاین- تست ازدواج آنلاین- تست قبل از ازدواج آنلاین

من از لاف زدن درباره استعدادها و موفقیتهای خودم بدم نمی آید.

من بیشتر افرادی را که می شناسم دوست دارم.

من قدرت تخیل و تصور خیلی زنده و فعالی دارم.

من معمولا در مورد قصد و نیت دیگران بدبین و بد گمان هستم

من به محتاط بودن و داشتن عقل سلیم ، مشهورم.

من از نحوه برخورد دیگران با خودم عصبانی می شوم.

من معمولا از جمعیتهای بزرگ و شلوغ دوری و پرهیز می کنم.

مسائل و مطالب مربوط به هنر و زیبا شناسی برای من اهمیت چندانی ندارند .

من آدم حیله گر و مکاری نیستم.

من ترجیح می دهم با ذهن باز به استقبال اتفاقات آینده بروم تا اینکه برای هر کاری طرح و نقشه قبلی داشته باشد.

من به ندرت احساس تنهایی و غمگینی می کنم.

من آدمی مسلط ، قوی و قاطع هستم.

بدون هیجانات قوی ، زندگی برای من چیز جالبی نخواهد بود.

بعضی از مردم مرا آدمی خودخواه و خود محور می دانند.

من سعی می کنم تا وظایف محوله به خود را با صداقت و درستی انجام دهم.

من در معامله با مردم همیشه از این می ترسم که نکند مرتکب اشتباه بزرگی شوم.

من در موقع کار یا تفریح عجله و شتاب به خرج نمی دهم.

من در کارهای خود از روش نسبتا ثابت و جا افتاده ای پیروی می کنم.

من ترجیح می دهم با دیگران همکاری کنم تا این که با آنان به رقابت بپردازم.

من آدم راحت طلب و تنبلی هستم.

من به ندرت در کارها زیاده روی می کنم.

من اغلب تشنه هیجان و تحریک هستم.

من اغلب از بازی کردن با نظریه ها و افکار انتزاعی لذت می برم.

من از لاف زدن درباره استعدادها و موفقیتهای خودم بدم نمی آید.

من به خوبی می توانم وقت و فعالیت خودم را طوری تنظیم کنم که کارهای محوله به موقع تمام شود.

من اغلب احساس درماندگی و ناتوانی می کنم و میل دارم شخص دیگری مسائلم را حل کند.

من هرگز آنقدر احساس خوشحالی نکرده ام که به اصطلاح از خوشی به هوا بپرم.

من معتقدم اگر به دانشجویان اجازه داده شود تا به سخنرانی بحث انگیز و متناقض گوش دهند ، فقط باعث سردرگمی و انحراف فکری بیشتر آنان خواهد شد.

رهبران سیاسی باید درباره جنبه های انسانی برنامه های خود آگاهی بیشتری داشته باشند.

در طی سالها، من بعضی کارهای کاملا بی ربط انجام داده ام.

من به آسانی دچار ترس می شوم.

من از صحبت کردن با دیگران چندان لذت نمی برم.

من سعی می کنم همه افکارم را در راستای واقعیتها هدایت کنم و از پناه بردن به عالم رویا و تخیل خود داری می نمایم.

من معتقدم اکثر مردم اساسا دارای قصد و نیت خوب و دوستانه ای هستند.

من مسئولیتهای اجتماعی از قبیل رای دادن را خیلی جدی نمی گیرم.

خلق و روحیه من بیشتر وقتها ثابت است و زیاد بالا و پایین نمی رود.

من دوست دارم همیشه افراد زیادی دوروبرم باشند.

من بعضی مواقع در موسیقی ای که گوش می دهم غرق می شوم.

اگر نیاز باشد حاضرم از افراد دیگر برای رسیدن به مقاصد خود سوء استفاده کنم.

من اشیاء متعلق به خود را تمیز و پاکیزه نگه می دارم.

من بعضی وقتها کاملا احساس بی ارزشی می کنم.

من گاهی نمی توانم آن طور که باید از خود قاطعیت نشان دهم.

من به ندرت دچار احساسات و عواطف قوی می شوم.

من سعی می کنم با همه افرادی که ملاقات می کنم، رفتاری مودب و با نزاکت داشته باشم.

گاهی من آن طور که باید صادق و قابل اعتماد نیستم.

من وقتی با افراد دیگری هستم به ندرت احساس خجالت می کنم.

من وقتی کاری را انجام می دهم ، آن را با علاقه با تمام علاقه و سرعت انجام می دهم.

من فکر می کنم یادگرفتن و تمرین سرگرمیها و کارهای ذوقی جدید جالب است.

در مواردی که لازم باشد، من می توانم از دیگران ایراد بگیرم و به آنها کنایه بزنم.

من دارای اهداف و روشن و مشخصی هستم و برای دستیابی به آنها طبق برنامه منظمی عمل می کنم.

مقاومت در برابر خواستها و هوسهای آنی برای من آسان نیست .

من از گذراندن تعطیلات خود در جاهای شلوغ و پر هیجان لذت نمی برم.

من بحث و استدلال درباره مطالب فلسفی را کاری بی فایده و کسل کننده می دانم.

من ترجیح می دهم که در مورد خودم و موقعیتهایم حرفی نزنم.

من قبل از شروع به هر کاری مقدار زیادی وقت تلف می کنم.

احساس می کنم قادر هستم با بسیاری از مشکلات خود کنار بیایم.

من بعضی وقتها حالات شادی یا نشاط بسیار شدیدی را تجربه ( احساس) کرده ام.

من معتقدم که قوانین و سیاستهای اجتماعی باید تغییر کنند تا نیازهای یک دنیای در حال تغییر و تحول را به خوبی منعکس سازند.

من از لحاظ نگرشهای اجتماعی آدمی سختگیر و بی گذشت هستم.

من قبل از این که تصمیمی بگیرم ، در مورد جوانب مختلف مساله به دقت فکر می کنم.

من به ندرت احساس ترس و اضطراب می کنم.

من به آدمی خونگرم و خوش رو معرف هستم.

من زندگی تخیلی بسیار فعالی دارم.

من عقیده دارم که اکثر مردم اگر به آنها اجازه داده شود ، از آدم سوء استفاده خواهند کرد.

من خود را درباره حوادث جاری مطلع نگه می دارم و معمولا تصمیمات عاقلانه اتخاذ می کنم.

من به آدم جوشی و عصبی معرف هستم.

من معمولا ترجیح می دهم کارها را به تنهایی انجام دهم.

تماشای صحنه های (رقص) باله یا رقصهای جدید مرا خسته و کسل می کند.

من حتی اگر بخواهم نمی توانم کسی را گول بزنم.

من آدم بسیار منظم و با برنامه ای نیستم.

من به ندرت افسرده و غمگین می شوم.

من غالبا در گروههایی که عضو بوده ام سمت رهبری را بر عهده داشته ام.

احساس و عاطفه ای که اشیای مختلف در من ایجاد می کنند برایم مهم است.

بعضی افراد فکر می کنند من آدم فاقد احساسات و حسابگری هستم.

من بدهی های خود را به موقع و به طور کامل می پردازم.

بعضی وقتها طوری احساس خجالت کرده ام که دلم می خواسته خودم را از دیگران مخفی کنم.

ممکن است کار من کند باشد ولی با ثبات و یکنواخت است.

وقتی که روش صحیح انجام دادن کار را یافتم ، به همان روش می چسبم و ادامه می دهم.

در نشان دادن خشم و عصبانیت درنگ و تامل می کنم، حتی اگر احساس کنم حق با من است.

هرگاه برنامه ای برای اصلاح پاره ای از رفتارهای خود شروع کنم معمولا بعد از چند روز آن را کنار می گذارم.

مقاومت در برابر وسوسه ها و خواهشهای نفسانی برای من مشکل نیست.

من بعضی وقتها کارهایی را انجام داده ام که هدف آنها فقط هیجان و لذت بردن بوده است.

من از حل مساله های مشکل یا معما لذت می برم.

من از بیشتر مردم بهتر هستم و این را می دانم.

آدم سازنده و مولدی هستم و همیشه مسئ.لیتهای خود را به انجام می رسانم.

بعضی مواقع وقتی که تحت فشار روانی زیاد هستم، احساس می کنم که دارم از هم می پاشم.

من آدم خوشحال و امیدواری نیستم.

من معتقدم که برای اخذ تصمیم درباره موضوعات اخلاقی باید از رهبران مذهبی خود کسب تکلیف و تقلید کنیم.

هرچه در مورد افراد فقیر و سالمند انجام دهیم باز هم کم است.

گهگاه من اول عمل می کنم و بعد می اندیشم.

من اغلب دچار تنش بوده و عصبی هستم.

بیشتر مردم مرا فردی کم و بیش سرد و غیر اجتماعی می دانند.

من دوست ندارم وقتم را با خیالبافی تلف کنم.

فکر می کنم بیشتر مردمی که با آنها در تماس هستم ، افرادی درستکار و قابل اطمینان هستند.

من غالبا بدون آمادگی کافی در موقعیتهای مختلف حاضر می شوم.

بیشتر مردم مرا آدمی زود رنج و بداخلاق نمی دانند.

اگر برای مدت طولانی تنها باشم ، واقعا احساس می کنم به افراد دیگر نیازمند هستم.

نظم و ترتیب خاصی که در هنر و طبیعت می بینم برای من بسیار جالب و شوق انگیز است.

کاملا صادق و درستکار بودن برای تجارت و کاسبی خوب نیست.

دوست دارم هر چیزی را در جای مخصوص آن نگهدارم تا جای آن را به خوبی بدانم.

من گاهی دچار احساس پشیمانی و گناهکاری شدید شده ام .

در جلسات جمعی من می گذارم دیگران بیشتر حرف ها را بزنند.

به ندرت به احساس آنی خودم توجه می کنم.

من غالبا سعی می کنم نسبت به افکار و احساسات دیگران آگاهی و احترام نشان دهم.

من گاهی دربازی شطرنج یا ورزش تقلب می کنم.

اگر مردم مرا دست بیاندازند و مسخره کنند من زیاد احساس ناراحتی و خجالت نمی کنم.

من اغلب احساس می کنم که سرشار از نیرو و توان هستم.

من اغلب غذاهای جدید و نا آشنا را امتحان می کنم.

من اگر اشخاصی را دوست نداشته باشم آن را از آنها مخفی می کنم.

من برای دستیابی به اهداف خود سخت تلاش می کنم.

وقتی به غذای مورد علاقه ام دسترسی پیدا کنم غالبا بیش از حد معمول می خورم.

من معمولا از تماشای فیلمهای منزجر کننده یا وحشتناک خودداری می کنم.

بعضی مواقع که مردم در مورد مسائل خیلی انتزاعی و نظری صحبت می کنند من علاقه ام را از دست می دهم.

من سعی می کنم آدم افتاده و فروتنی باشم.

من به زحمت می توانم خود را وادار به کاری کنم که باید انجام دهم.

من در مواقع اضطراری می توانم خونسردی خودم را حفظ کنم.

من گاهی بیش از اندازه احساس خوشبختی می کنم.

من معتقدم که عقاید متفاوت افراد جوامع دیگر در مورد حق و ناحق از نظر خود آنها معتبر است.

من در مورد آدمهایی که در خیابانها گدایی می کنند هیچ گونه اخساس همدردی نمی کنم.

من همیشه قبل از اینکه دست به عملی بزنم پیامدهای آن را مورد توجه قرار می دهم.

من به ندرت درباره آینده احساس ترس و نگرانی می کنم.

من واقعا از صحبت کردن با دیگران لذت می برم.

من از تمرکز حواس روی یک موضوع خیالی یا ” رویا در بیداری” و بررسی امکانات مختلف ناشی از آن لذت می برم و به این رویاها اجازه می دهم رشد کرده و شاخ و برگ پیدا کنند.

هرگاه شخصی در مورد من کار خوبی انجام می دهد نسبت به او احساس بدگمانی و سوء ظن می کنم.

من به خاطر درستی قضاوتم به خود می بالم.

من اغلب نسبت به افرادی که با آنها سروکار دارم احساس تنفر و بیزاری می کنم.

من کارهایی را ترجیح می دهم که بتوانم به تنهایی و بدون تحمل مزاحمت دیگران انجام دهم.

شعر تاثیر چندانی روی من ندارد.

از این که به عنوان آدم ریاکاری شناخته شوم متنفرم.

به نظر نمی رسد که هرگز بتوانم کارهای خود را نظم و ترتیب بدهم.

هرگاه اشتباهی رخ دهد یا عیب و ایرادی پیش بیاید من خودم را سرزنش می کنم.

افراد دیگر اغلب در تصمیم گیری خود از من کسب تکلیف (یا به عنوان الگو) استفاده می کنند.

هیجانات و احساسات گوناگونی به من دست می دهد.

من به سخاوت و دست و دلبازی مشهور نیستم.

همیشه وقتی قول انجام دادن کاری را می دهم مردم می توانند به انجام گرفتن آن کار اطمینان کنند.

من اغلب نسبت به دیگران احساس حقارت می کنم.

من به اندازه دیگران چابک و سرزنده نیستم.

ترجیح می دهم وقتم را در محیط های مانوس و آشنا بگذرانم.

وقتی شخصی به من توهین کند من فقط سعی می کنم او را ببخشم و فراموش کنم.

من احساس نمی کنم که مجبورم با دیگران رقابت نموده و از آنان بهتر باشم.

من به ندرت در مقابل خواستهای آنی خود تسلیم می شوم.

من ترجیح می دهم در جاهایی باشم که کانون فعالیت و عمل است.

من از سرو کله زدن با مسائل و معماهایی که ذهن آدم را به کوشش و چالش وادار می کند لذت می برم.

من در مورد خودم نظر بسیار مثبتی دارم.

وقتی کاری را شروع می کنم معمولا همیشه آن را به اتمام می رسانم.

غالبا تصمیم گرفتن و اتخاذ یک روش قطعی برای من مشکل است.

من خودم را آدم خیلی شنگول و سرزنده ای نمی دانم.

من معتقدم که وفاداری به آرمان ها و اصول مورد قبول خودم، بیش از “آزادمنشی” و ” بی تعصب بودن” اهمیت دارد.

نیازهای انسانی افراد همیشه باید بر ملاحظات اقتصادی دولت اولویت داده شود.

من غالبا کارها را بدون تامل قبلی و به خاطر یک انگیزه آنی انجام می دهم.

من اغلب نگران این هستم که مبادا کارها طبق نقشه و به درستی پیش نروند.

لبخند زدن به افراد غریبه و برقراری ارتباط با آنها برای من آسان است.

هر وقت احساس کنم ذهنم در جهت خیال پردازی می رود معمولا خودم را به کاری مشغول می کنم و به جای خیال پردازی ، حواسم را روی آن کار متمرکز می سازم.

واکنش اولیه من به مردم آن است که به آنها اعتماد کنم.

من ظاهرا در هیچ کاری موفق نمی شوم.

من خیلی به ندرت واقعا عصبانی می شوم.

ترجیح می دهم تعطیلات خود را در یک ساحل عمومی شلوغ بگذرانم تا در یک کلبه جنگلی دور افتاده.

انواع خاصی از موسیقی بیش از اندازه برای من شورانگیز هستند.

بعضی وقتها مردم را با چرب زبانی و تقلب به انجام دادن کارهای مورد نظر خودم وادار می کنم.

من معمولا آدمی کم رو و زیاد سختگیر و پرتوقع هستم.

من نسبت به خودم نظری منفی دارم.

ترجیح می دهم دنبال کارهای خودم را بگیرم تا این که رهبر گروه بشوم.

به ندرت متوجه خلق و عواطفی می شوم که محیط های مختلف به وجود می آورند.

یشتر مردمی که می شناسم مرا دوست دارند.

من دقیقا از اصول اخلاقی پیروی می کنم.

من در حضور روسای خود و دیگر افراد مهم و صاحب قدرت احساس آرامش و راحتی می کنم.

من معمولا در حال عجله به نظر می رسم.

بعضی مواقع تنها برای این که کار تازه ای انجام داده باشم محل اثاثیه خانه را تغییر می دهم.

اگر کسی با من شروع به دعوا و مرافعه کند من آماده ام جواب او را با دعوا بدهم.