مشاوره رایگان خانواده و ازدواج

مشاوره  خانواده و ازدواج ، کودک، نوجوان، تحصیلی و شغلی

تلفن: ۰۲۱۲۲۷۱۵۸۸۶-۰۲۱۲۲۷۲۸۹۰۴ مشاوره تلفنی رایگان نیاوران، چهارراه مژده،نبش نجابت جو،پلاک۳۵۲

روابط موجود بین اعضاء خانواده در سلامت خانواده و اعضاء آن از جنبه‌های مختلف جسمی ، روانی و اجتماعی اهمیت فراوانی دارد. بسیاری از مشکلاتی که بین همسران رخ می‌دهد و گاه آنها را تا مرحله طلاق پیش می‌برد به خدشه بودن روابط بین آنها مربوط است و اگر بررسی دقیقی صورت بگیرد، می‌بینیم که در واقع هیچ مشکل جدی و حادی مطرح نبوده است. در این مقوله مشاوره خانواده تلاش می‌کند به همسران بعد از تشکیل خانواده آموزشهای لازم را بدهد، به آنها را در شناخت یکدیگر کمک نماید. همچنین به آنها کمک خواهد کرد شکل مناسبی به روابط خود بدهند، شیوه‌های مناسب ارتباط با یکدیگر بشناسند و از همه مهمتر به تفاوتهای موجود بین زن و مرد که اغلب مشکلات ارتباطی را به بار می‌آورد، آشنا شوند.

مشاوره و روانشناسی

تلفنی رایگان خدمات روانشناسی – مشاوره- روانپزشکی – آرامش درمانی – هیپنوتیزم درمانی – مجوز ۶۶۰۷۲

-☎️ ۰۲۱۲۲۷۱۵۸۸۶

۰۹۱۲۳۲۴۵۵۱۰

۰۲۱۲۲۷۲۸۹۰۴

۰۲۱۲۶۸۵۲۹۵۶

۰۲۱۲۶۸۵۲۹۴۶

۰۲۱۲۶۸۵۲۹۴۰

۰۲۱۲۶۸۵۲۹۶۰

بهترین مشاور و روانشناس خانواده و ازدواج ❤️❤️❤️??? مشاوره آنلاین – مشاوره حضوری، تلفنی – اعصاب و روان نوروفیدبک- بایوفیدبک-

?????????????

تحت نظر متخصص اعصاب و روان_ متخصص روانشناسی – متخصص مشاوره – مشاوره خانواده، مشاوره ازدواج، مشاوره قبل از ازدواج – مشاوره نوجوان، مشاوره کودک – درمان افسردگی، وسواس، استرس، بیش فعالی – اختلالات یادگیری – مشاوره تحصیلی- کنترل خشم – درمان اتیسم

– – ???? ?????????

مطالب آموزنده و درمان در سایت : https://ravanshenasa.com

و اینستاگرام ما ? @DR.RAVANSHENAS1

خیابان نیاوران چهارراه مژده نبش نجابت جو پلاک ۳۵۲ طبقه دوم شمالی ۰۲۱۲۲۷۱۵۸۸۶- – ۰۹۱۲۳۲۴۵۵۱۰–۰۲۱۲۲۷۲۸۹۰۴-۰۲۱۲۶۸۵۲۹۵۶–۰۲۱۲۶۸۵۲۹۴۶

telegram.me/ravanshenasiii

https://t.me/ravanshenasiiii

مشاوره خانواده و ازدواج، مشاوره کودک ، مشاوره قبل از ازدواج- مشاوره خواستگاری- مشاوره نوجوان – مشاوره شغلی- مشاوره تحصیلی- مشاوره بازرگانی- تنظیم خانواده—

۰۲۱۲۶۸۵۲۹۵۶

—۰۲۱۲۶۸۵۲۹۴۶

۰۲۱۲۲۷۱۵۸۸۶-

–۰۲۱۲۲۷۲۸۹۰۴

-۰۹۱۲۳۲۴۵۵۱۰-

-۲۶۸۵۲۹۴۰-۲۶۸۵۲۹۶۰–

آدرس: تهران- خیابان نیاوران- چهارراه مژده- نبش نجابت جو- پلاک ۳۵۲- طبقه ۲ شمالی – طبقه فوقانی بانک پاسارگاد

روانشناسی ، روانپزشکی- زوج درمانی- مشاوره طلاق-

مشاوره و روانشناسی- مشاوره خانواده و ازدواج

http://moshaverehezdevaje.com

مشاوره و روانشناسی- مشاوره خانواده و ازدواج

https://ravanshenasa.com

مشاوره و روانشناسی- مشاوره خانواده و ازدواج

http://khanevadehh.com

مشاوره و روانشناسی- مشاوره خانواده و ازدواج

https://ppsyc.com

آدرس: مشاوره و روانشناسی کودک منطقه ۱- نیاوران چها رراه مژده نبش نجابت جو پلاک ۳۵۲ طبقه ۲ شمالی بانک پاسارگاد

مشاوره تلفنی رایگان

مشاوره خانواده و ازدواج ۲۲۷۱۵۸۸۶-۲۲۷۲۸۹۰۴

مشاوره کودک و نوجوان- ۲۲۷۲۸۹۰۴-۲۲۷۱۵۸۸۶

زوج درمانی توسط متحصص مشاوره ۲۲۷۲۸۹۰۴-۲۲۷۱۵۸۸۶

روان درمانی-۲۲۷۲۸۹۰۴

هیپنوتراپی-۲۶۸۵۲۹۴۰-۲۲۷۲۸۹۰۴

مشاوره شغلی- ۲۲۷۱۵۸۸۶-۲۶۸۵۲۹۶۰

مشاوره تحصیلی– ۲۲۷۲۸۹۰۴ ۲۶۸۵۲۹۴۰-

روانپزشک-۲۲۷۱۵۸۸۶-۲۲۷۲۸۹۰۴-

روانشناس– ۲۲۷۱۵۸۸۶ ۲۶۸۵۲۹۴۰-

روانکاوی—۲۶۸۵۲۹۶-۲۲۷۲۸۹۰۴

آرامش درمانی—۲۶۸۵۲۹۴۰- ۲۲۷۲۸۹۰۴

 

 

33 دیدگاه دربارهٔ «مشاوره رایگان خانواده و ازدواج»

  1. سلام وصبح بخیرمن خانمی مطلقه هستم مدتی باپسری اشناشدم که قصدایشون ازدواج است اماخانواده ایشون موافقت نمیکنن مادرایشون یک مرتبه ازطریق تلفن خیلی بمن توهین کردوفحاشی حرفهای خیلی بدی بمن زدندمن بخاطرایشون سکوت کردم وبی احترامی نکردم فقط شنونده بودم وحتی خواهش کردم ازخودایشون که درمنزل حرفی ازاین موضوع نزند.بازیک مرتبه دیگرکه باخوداین اقابه محل کارش رفته بودم مادر وپدرشون اومدن وکلی مادرش بمن فحاشی کردندوفحشهای ناسازوزشت بمن دادندامامن سکوت کردم وخودایشون هم هیچ برخوردی نکردکه تین همه فحش بمن میدادندفقط تاکییدداشت که ابروش توی محل کارش میره.چندروزی هم قهرکردندوبه خانه نرفتندامااشتی کردندوبه خانه رفت.من خیلی به ایشون علاقمندم خیلی وعلاقه ایشون هم بمن ثابت شده. امادلم شکسته وناراحتم که من بخاطرایشون بهم توهین شدفحشهای خیلی بدی بهم دادن چراراحت رفته خونه باهاشون میگه میخنده اشتی کرده کنارشونه اعصبام بخاطراین موضوع خیلی خورده بنظرشمانبایدباهاشون برخوردمیکرد…البته قابل ذکره که خیلی تاکییدمیکنه که مجبورم میرم باهاشون توخووه زندگی میکنم مجبورم باهاشون حرف بزنم چون جایی ندارم واسه زندگی کردن وقتی خونه ازخودم داشته باشم نیازی به اونهاندارم بااهاشون میگم میخندم امانمیبخشمشون امابازممن قبول ندارم وحالم خیلی بده حس میکنم بهم بی توجهی شده احساس میکنم تحقیرمیشم کمکم کنین حالم خیلی بده ارامش ندارم وقتی کناراونهاست حالم بده توروخداکمکم کنین خواهش میکنم

  2. سلام من ی دختر هفدع ساله ام و الان کلاس یازدهم تجربی میرم تا کلاس نهم فوق العادع درسم عالی بود همیشه شاگرد اول یا دوم بودم ولی ب محض ورود ب دهم افت شدید کردم خیلی شدید ب رشتم علاقه دارم ولی ی حس خیلی بدی دارم مثلن اینک احساس میکنم چون داوطلبا زیاده نمیتونم نمیشع و همین حسا منو متوقف کردع خواهشا راهنمایی کنید….

    1. سلام پریای عزیز
      نیاز به بالا بردن اعتماد به نفس هست که بهتره به روانشناس مراجعه کنید. با سپاس

  3. سلام من ی دختر هفدع ساله ام و الان کلاس یازدهم تجربی میرم تا کلاس نهم فوق العادع درسم عالی بود همیشه شاگرد اول یا دوم بودم ولی ب محض ورود ب دهم افت شدید کردم خیلی شدید ب رشتم علاقه دارم ولی ی حس خیلی بدی دارم مثلن اینک احساس میکنم چون داوطلبا زیاده نمیتونم نمیشع و همین حسا منو متوقف کردع خواهشا راهنمایی کنید

    1. سلام پریای عزیز
      دجار وسواس فکری شدی نیاز به مشاوره هست. سپاس
      مشاوره و روانشناسی
      تلفنی رایگان خدمات روانشناسی – مشاوره- روانپزشکی – آرامش درمانی – هیپنوتیزم درمانی – مجوز ۶۶۰۷۲
      -☎️ ۰۲۱۲۲۷۱۵۸۸۶
      ۰۹۱۲۳۲۴۵۵۱۰
      ۰۲۱۲۲۷۲۸۹۰۴
      ۰۲۱۲۶۸۵۲۹۵۶
      ۰۲۱۲۶۸۵۲۹۴۶
      ۰۲۱۲۶۸۵۲۹۴۰
      ۰۲۱۲۶۸۵۲۹۶۰
      بهترین مشاور و روانشناس خانواده و ازدواج ❤️❤️❤️??? مشاوره آنلاین – مشاوره حضوری، تلفنی – اعصاب و روان نوروفیدبک- بایوفیدبک-
      ?????????????
      تحت نظر متخصص اعصاب و روان_ متخصص روانشناسی – متخصص مشاوره – مشاوره خانواده، مشاوره ازدواج، مشاوره قبل از ازدواج – مشاوره نوجوان، مشاوره کودک – درمان افسردگی، وسواس، استرس، بیش فعالی – اختلالات یادگیری – مشاوره تحصیلی- کنترل خشم – درمان اتیسم
      – – ???? ?????????
      مطالب آموزنده و درمان در سایت : https://ravanshenasa.com
      و اینستاگرام ما ? @DR.RAVANSHENAS1
      خیابان نیاوران چهارراه مژده نبش نجابت جو پلاک ۳۵۲ طبقه دوم شمالی ۰۲۱۲۲۷۱۵۸۸۶- – ۰۹۱۲۳۲۴۵۵۱۰–۰۲۱۲۲۷۲۸۹۰۴-۰۲۱۲۶۸۵۲۹۵۶–۰۲۱۲۶۸۵۲۹۴۶
      telegram.me/ravanshenasiii
      https://t.me/ravanshenasiiii
      مشاوره خانواده و ازدواج، مشاوره کودک ، مشاوره قبل از ازدواج- مشاوره خواستگاری- مشاوره نوجوان – مشاوره شغلی- مشاوره تحصیلی- مشاوره بازرگانی- تنظیم خانواده
      ۰۲۱۲۶۸۵۲۹۵۶
      ۰۲۱۲۶۸۵۲۹۴۶
      ۰۲۱۲۲۷۱۵۸۸۶
      ۰۲۱۲۲۷۲۸۹۰۴
      ۰۹۱۲۳۲۴۵۵۱۰
      ۲۶۸۵۲۹۴۰
      ۲۶۸۵۲۹۶۰
      آدرس: تهران- خیابان نیاوران- چهارراه مژده- نبش نجابت جو- پلاک ۳۵۲- طبقه ۲ شمالی – طبقه فوقانی بانک پاسارگاد
      روانشناسی ، روانپزشکی- زوج درمانی- مشاوره طلاق-
      مشاوره و روانشناسی- مشاوره خانواده و ازدواج
      http://moshaverehezdevaje.com
      مشاوره و روانشناسی- مشاوره خانواده و ازدواج
      https://ravanshenasa.com
      مشاوره و روانشناسی- مشاوره خانواده و ازدواج
      http://khanevadehh.com
      مشاوره و روانشناسی- مشاوره خانواده و ازدواج
      https://ppsyc.com
      آدرس: مشاوره و روانشناسی کودک منطقه ۱- نیاوران چها رراه مژده نبش نجابت جو پلاک ۳۵۲ طبقه ۲ شمالی بانک پاسارگاد
      مشاوره تلفنی رایگان
      مشاوره خانواده و ازدواج ۲۲۷۱۵۸۸۶-۲۲۷۲۸۹۰۴
      مشاوره کودک و نوجوان- ۲۲۷۲۸۹۰۴-۲۲۷۱۵۸۸۶
      زوج درمانی توسط متحصص مشاوره ۲۲۷۲۸۹۰۴-۲۲۷۱۵۸۸۶
      روان درمانی ۲۶۸۵۲۹۴۰-۲۲۷۲۸۹۰۴
      هیپنوتراپی-۲۶۸۵۲۹۴۰-۲۲۷۲۸۹۰۴
      مشاوره شغلی- ۲۲۷۱۵۸۸۶-۲۶۸۵۲۹۶۰
      مشاوره تحصیلی- ۲۲۷۲۸۹۰۴ ۲۶۸۵۲۹۴۰-
      روانپزشک-۲۲۷۱۵۸۸۶-۲۲۷۲۸۹۰۴-
      روانشناس- ۲۲۷۱۵۸۸۶ ۲۶۸۵۲۹۴۰-
      روانکاوی—۲۶۸۵۲۹۶۰-۲۲۷۲۸۹۰۴
      آرامش درمانی—۲۶۸۵۲۹۴۰- ۲۲۷۲۸۹۰۴

  4. سلام آقای دکتر
    راستش من تو دانشگاه با یه آقا پسری آشنا شدم ک همکلاسیم بود واسه پیش قدم شدن یکی از دخترای کلاس رو واسطه قرار داد ک نظر منو بپرسه گفته بود قصدش خیره، منم پیشنهادشو قبول کردم ک با هم آشنا بشیم چند مدت اوایل آشنایی خوب پیش میرفت ک یه روز ک بهم پیام میدادیم صحبت ب جایی رسید ک ازش پرسیدم تا حالا با کسی بودی و اگر بودی رابطت باهاش تا چ حد بوده
    ک گفتش با دختر دائیم بودم میخواستم باهاش ازدواج کنم ک نشد گفتم بیشتر توضیح بده چرا نشد ک اون با زور من و با اکراه جواب داد،
    گفتن ب مدت ۲ سال باهم بودیم رابطه جنسی هم داشتیم ولی باکره نبود
    گفتش من خیلی دوستش داشتم و عاشقش بودم بعد چند مدت فهمیدم ک بهم خیانت کرده ک میخواستم رهاش کنم ک دیدم پشیمونه بخشیدمش با خانواده ها خیلی جنگیدم ک بتونم باهاش ازدواج کنم ولی مخالف بودن سطح خانواده اونا بالاتر بود، و اینکه آخر سر دیدم دوباره بهم دختره خیانت کرد ک قیدشو زدم،
    تو آشنایی با این آقا پسر، ازش پرسیدم ک اهل دود و الکل هست ک گفتش مشروب میخورم اما گه گاهی مجالسی یا دورهمی یا با دوستام اما بهش اعتیاد ندارم خوردن نخوردنش فرقی نداره واسم
    ک گفتم اگه نداره فرقی بذار کنار اصلا نخور
    ک گفتش بهت قول نمیدم ک اصلا لب نزنم
    میخورم گه گاهی
    از میزان اعتقاداتش ب دین پرسیدم
    ک گفتن من نماز و روزه و اینجور چیزا انجام نمیدم
    ب آخرت و اینکه بهشت و جهنمی وجود داشته باشه اعتقادی ندارم و اینکه معتقدم هر کسی جواب کاراشو تو این دنیا پس میگیره با این وجود من ب بچه های بی سرپرست در حد توان کمک میکنم،
    ارتباط خودشو با خانواده ش پرسیدم ک چطوریه
    ک گفتن من با پدرم رابطه خوبی ندارم اونم مشروب میخوره و چند سال پیش ک با مادرم دعواش شد و فحاشی کرد ک گرفتم زدمش ک باعث شد دو سال کاری ب هم نداشته باشیم
    طی آشنایی باهاش متوجه شدم زبون تند و تلخی داره و اخلاقش تنده، در واقع حد وسط نداره
    یا خوب خوبه یا بد بده،
    وقت هائیکه خوب بود محبت و عشق فوق العاده ای داشت و دلنشین بود حرفاش و بیش از اندازه مهربون
    وقت هائیکه بد میشد اصلا نمیشد رفت نزدیکش میشد زهر مار ک دیگه ازش بدت میومد از حرفاش،
    طی این آشنایی ۵ ماهه ک باهم داشتیم من دوشیفت کار میکردم ک باعث میشد بعضی مواقع نتونم وقت کافی باهاش داشته باشم ک همیشه گله مند بود میگفت بهم اهمیت نمیدی من برات مثه یه گزینه هستم، میخواست تمام وقتشو با من باشه
    در صورتیکه تا جائیکه میتونستم براش وقت میذاشتم و صحبت میکردیم
    و از اولش ب من بی اعتماد و بد بین بود فکر میکرد ک منم مثه اون دختره با کس دیگه ای هم هستم، میخواست گوشیمو چک کنه
    خلاصه چند مدت ک گذشت بهش گفتم بیا خواستگاریم ک گفتن شرایط مالی درستی ندارم و هر چی داشتم خرج شد گفت برام صبر کن گفتم تا چ مدت گفتش مشخص نیست تا کی زمان دقیق نمیتونم بگم، گفتم بلاتکلیفی صورت خوشی نداره اصلا
    ی روز تو خونه تنها بود ک ب من پیام داد کسی نیس خونه بیا من گشنمه یچیزی واسم درست کن ک گفتم خودت برو یچیزی بخور من نمیام، ک گفتن بیا بهت حالی هم میدم ک گفتم منظورت، گفتش حال زن و شوهری، ک عصبانی شدم گفتم خجالت بکش من از اوناش نیستم اشتباه اومدی، ک گفتن من باهات شوخی کردم سربسرت گذاشتم من اگه دنبال اینکارا بودم ک دختر زیاده نمیومدم سراغ تو ک بانجابتی،
    چون من خودم دختر محجبه ام سعی کردم نمازامو بخونم سر وقت و همیشه عفت و حیامو حفظ کنم دختر سر ب زیری بودم و همیشه سرم تو کارا خودم بود
    خلاصه من بهش شک و تردید پیدا کردم ک باعث شد ازش فاصله بگیرم و ازش ناراحت شدم ک شب تولدشو فراموش کردم ک تبریک بگم ک باعث شد بهم بگه حتی واست مهم نبودم ک بهم تبریک بگی و باهام کات کرد و رفت
    منم دیگه خسته شده بودم از دستش همیشه وقتای دیگه هم بحث داشتیم کات میکرد سریع و روز بعدش خودش باز میومد وگاهی من پیش قدم میشدم واسه آشتی، اما دفعه آخر ک رفت سراغش نرفتم
    روزا میگذشت ولی نمیتونستم فراموشش کنم چون بهش وابستگی شدیدی پیدا کرده بودم ته دلم دوستش داشتم، ب خودم گفتم روزا بگذره از خاطرم میره اما ۵۰ روز گذشت حال من مثه روز اول بود بدون تغییری، از بس عذاب کشیدم ک رفتم سمتش اما اون اصلا حاضر نشد برگرده گفتش دیگه نمیخوام باهات ارتباطی داشته باشم هر چی خواهش اما ندید منو،
    دوباره شکستم حال این روزام اصلا خوب نیست حتی شب ها یاد و خاطرش منو ب مرز جنون میکشونه،
    ببخشید خیلی طولانی شد متن، اما خواستم ب صورت ریز همه چیزو بگم تا بهتر راهنمای کنید
    لطفا کمکتون ازم دریغ نکنید من باید چیکار کنم؟

    1. سلام
      احتمالا دچار افسردگی بوده و نتونسته طاقت بیاره. تلفنی یا حضوری در ارتباط با ما باش تا راهنمایی کافی انجام شود. قابل تایپ کردن نیست چون طولانیه. سپاس

  5. سلام ،دختری هستم ۲۷ ساله، دارای مدرک کارشناسی ارشد، شاغل، فرزند سوم و اخر خانواده، ساکن اطراف تهران. حدود یک سال پیش یکی از همکلاسی های دوره فوق لیسانسم که در شهرستان زندگی میکنن از طریق فضای مجازی درخواست ارتباط و شناخت بیشتر و ازدواج کردن، من تو دوره تحصیل اصلا با ایشون هیچ ارتباطی نداشتم حتی سلام علیک هم نداشتیم، چون من کلا آدمی هستم که با جنس مخالف سخت ارتباط برقرار میکن و فوق العاده جدی و رسمی برخورد میکنم،چون ایشون شهرستان بودن و راه دور بود و امکان شناخت بیشتر نبود و من هم حس چندانی نداشتم بهشون پاسخ رد دادم،ولی ایشون اصرار کردن که حداقل دوست باشیم و یه مقدار نزدیک تر در حد درد دل و … منم با شرط اینکه خیلی رسمی باشه پذیرفتم. به مرور ارتباط بیشتر اونم از طریق مجازی شکل گرفت و در مورد خانواده صحبت شد و ایشون گفتن که قبلا با یه خانومی در ارتباط بودن به قصد ازدواج ولی خانواده ها راضی نبودن ونشده. بعد از مدتی دوباره درخواست ازدواجشون رو مطرح کردن و منم اینباربخاطر گذشته اشون نپذیرفتم ولی به مرور حس کردم ازشون خوشم میاد شاید بشه گذشته رو فراموش کرد فرصت بیشتر دادم برای اشنایی که هنوز هم مجازی بود اینبار یه مقدار نزدیکتر و جدی به قصد ازدواج،منتهی من خیلی حساس شده بودم همش حرف گذشته رو پیش میکشیدم که یه شب اقا ناراحت شد و گفت دیگه ذهن من منفی شده و نمی تونه با من ادامه بده و کات کردیم.تو این مدت گاهی پی ام رسمی میدادن و بازهم درددل ولی نامحسوس درخواست میکردن که یه بار دوباره جدی مطرح کردن درخواستشون رو و دوباره شرو شد و همش تو این مدت میگفتن تو باید اگه علاقه ای داری ابراز کنی و یا من عکس بی حجاب شما رو ببینم و … که من نپذیرفتم باز این ارتباط بعد از یک ماه بهم خورد به این دلیل که ایشون گفتن از ازدواج و مسئولیت ترس دارن .منم همه چیو تموم کردم بعد از گذشت یکماه دوباره برگشتن و اینبار گفتن دیگه تصمیم قطعی گرفتن و با خانواده هم مطرح کردن منم همه مسایلی که بینمون مطرح بود رو دوباره مطرح کردم و اینبار همه چیو پذیرفتن(بارهای قبل سر چیزی کوتاه نمی اومدن). منم فرصت دادم و گفتم حتما باید حضوری باشه ،دوبار اومدن تهران و ما از صب تا عصر با هم بودیم،همه چیز خوب بود تا اینکه یه روز یه نفر تو فضای مجاری به من پی ام داد که حواستون به کارهاش باشه منم پیگیری کردم دیدم که ایشون همون بار دوم که با من بهم زده به بهانه ترس از مسئولیت یه خانومی رو تو همایش دیدن و خوششون اومده و شماره گرفتن و بعد هم خانم نپذیرفته ایشون اصرار زیاد و اینکه به خواهرشون گفتن که با خانم تماس بگیره، این خانم به من گفتن علت نپذیرفتن این بوده که ایشون خیلی زود صمیمی شده و حرفای خیلی خوشایندی از نظر اخلاقی نزده و من بهش پیشنهاد کردم شما جای ازدواج باید دوس دختر بگیری ایشون گفته دوس دختر دارم الان می خوام ازدواج کنم اونم با شما (من رو به این خانم با ذکر نام به عنوان دوست دختر معرفی کردن در صورتیکه ما با هم ارتاط نداشتیم و بارهای قبل هم اگه ارتباطی بوده رسمی بوده ).خلاصه این خانم نپذیرفته واقا بعد از گذشت حدود ۲ هفته دوباره اومدن سراغ من. من به ایشون گفتم که بار دوم که رفتین پای نفر سومی در میون بود،ایشون قسم و آیه که نه منم قضیه رو براشون آشکار کردم ولی ایشون باز انکار که دلیلی که بهم زدم این خانوم نبود، حالا هم سفت و سخت پای خواستگاری ایستادن ،من موندم با دروغ هایی که به من گفتن امکان فرصت دوباره دادن به این آقا هست یا اینکه من کلا قضیه رو فراموش کنم؟ با توجه به اینکه ۲۷ سالمه و تا الان خواستگاری که با معیارهای من جور باشه و از نظر خانوادگی و تحصیلات در سطح هم نداشتم!

    1. سلام دوست عزیز
      اینکه این فررد انکار میکنه میخواد شما راضی باشید ازش. پس اجازه بدید بیان خواستگاری. از نوشته شما معلومه که ریزبین هستید . ریزبین یرا مهار کنید .سپاس

  6. سلام.من دو ساله با ی پسر در ارتباطم و واقعا همه جوره عشقش بهم ثابت شده.اما چندماه پیش یه مشکلی پیش اومد و من ب خواهرش گفتم و همون باعث جداییمون شد
    طی این دو سال بحثای زیادی داشتیم و زیاد حرف رفتنو میزد اما بخاطر اصرار من و گاهی بخاطر علاقش نسبت ب من بازم موند
    اما الان کاملا ارتباطمون قطع شده و هردو عذاب میکشیم
    اگه قادر ب پاسخگویی انلاین هم هستین ممنون میشم که شمارتونو لطف کنین
    سپاس از کمکتون

  7. سلام وقتتون بخیر، میخواستم راجب اهمیت به دل نشستن تو ازدواج سوال کنم. اینکه اگر مردی شرایط مناسبی برای ازدواج داشته ولی من بعد از چند جلسه ملاقات و گفتگو هیچ حسی بهش پیدا نکرده باشم و هیچ تمایلی بهشون نداشته باشم و با توجه به اینکه ۳۲ سال دارم ایا این ازدواج رو صلاح میدونید یا خیر؟

    1. سلام . بله مشاوره آنلاین هم می توانید داشته باشید. با سپاس

  8. سلام

    با همسر دومم که ازمن چند ماه بزرگتر ودرست ۶۱ سالگی است مدام بنا را به ناسازگاری وبهانه گیری میگذارد اختلاف پیدا کردیم و درارتباط با حقوق زناشویی علی رغم میل به ایشان ،در تنگنا قرارم داده است و مدام مرا تحریک به دعوا و آشوب میکند واز خانه ای که بنامش کرده ام بیرون انداخته و به همسر اولم که از او ۳ فرزند دارم و علیرغم اطلاع ازاین موضوع خود و خانواده اش پس از کِش ُُ مکش ها خواهان زدواح با من شدند اخیرا طی پیامی که همسر اولم که سابقا همکار فرهنگی او بوده پیام داده که کلید درب را هم عوض کرده است
    چون دوستش دارم نمیخواهم از دستش بدهم

    میخواستم بروم ببینم اگر صحت داشته باشد درب بنحوی باز ،و ورود نمایم
    خواستم دراین خصوص و سایر راههای ممکن برای
    حل وفصل آن راهنمایی وارشاد نمایید
    البته من یک اهرم فشار دارم که در گفتگوی بیشتر در صورت لزوم به آن خواهیم پرداخت
    * نکته : راه ارتباطی ما تلفن همراه
    بدون اینکه خانواده وهمسر اولم ،متوجه شوندمیباشد

    ضمنا درخواست دارم راه ارتباطی تلگرامی ارائه نمایید،چون با گوشی این پیام را ارسال کردم

    باسپاس واحترام

    1. با سلام و عرض ادب حضور شما دوست عزیز. مساله بسیار پیچیده و درخور برنامه ریزی صحیح است . شما مراجعه جضوری داشته باشید. با سپاس

    2. با سلام و احترام . لطفا در مورد خودتان توضیج بیشتری دهید. تا راه حل ارائه شود. با سپاس

  9. با عرض سلام و خسته نباشید
    من دختری ۳۱ساله هستم ۵سال هست ازدواج کردم نزدیک ۲سال میشه که رفتیم خونه خودمون.همسر من قبلا شغل آزاد داشتن و درآمد خوبی داشتن بنا به مسایلی کارشون از دست میدن و از تهران میان به شهر قم اینجا کارمند میشن،منم مجبور میشم به خاطر کارشون بیام اینجا باهاشون زندگی کنم من همسرم خیلی دوست دارم ولی این شرایط اصلا نمیتونم بپذیرم من اصلا اینجا راحت نیستم حس خوبی ندارم از تنهایی بیرون رفتن میترسم از طرفی هم خونواده شوهرم مذهبی هستن و باهم تو ی ساختمونیم هرلحظه حس میکنم که تو زندونم و حس خیلی بد دارم من خیلی خواستم خودم با شرایط وفق بدم ولی شاید چند هفته حالم خوب باشه ولی بازم اون حس بد میاد سراغم و کلا بدخلقم میکنه.نمیدونم دیگه باید چکار کنم خیلی استرس دارم و از طرفی هم شرایط مالیمون خیلی خوب نیست که بشه به این زودی کارش انتقال داد.ممنون میشم از راهنماییتون.

    1. سلام دوست عزیز
      شرایطی که پیش اومده ناراحت کننده هست. بهتره با همسرت صحبت کنید یا اینکه به یک مشاور خانواده مراجعه کنید. عوامل زیادی در زندگی شما وجود داره که باید اصلاح بشه. مواردی که اعلام کردید هر کدام با یک تکنیک خاص قابل حل هست. تکنیک ها شخصی هست بنابراین باید از مشاور کمک بگیرید. با سپاس

    2. با سلام و احترام حضور شما دوست عزیز
      شما به روانشناس مراجعه کنید تا کنترل استرس رو به شما آموزش و سیستم مثبت نگری فعال بشه در بد ترین شرایط هم باشید لذت می برید. سپاس

    1. سلام
      بله . با شماره ۰۲۱۲۲۷۱۵۸۸۶-۰۲۱۲۲۷۲۸۹۰۴ هماهنگ فرمایید. سپاس

    2. سلام دوست عزیز
      بله مشاوره انلاین هم امکان پذیر است. با سپاس

  10. با عرض سلام و خسته نباشید
    من خانومی هستم ۲۷ ساله که اختلاف سنیم با شوهرم ۱۹ساله و همسرم قبل من ازدواج ناموفق و یک فرزند پسر داره مدت دوسال با هم نامزد بودیم ولی چون تو فامیل ما رسم بر پس دادن نامزدی نبود تحت فشار خانواده ازدواج کردم الان یه پسر هشت ساله دارم وپسر همسرم ده سال از من کوچیکتره
    خیلی چیزارو تو زندگی تحمل کردم ولی الان دیگه واقعا احساس شکست میکنم از طرفی هم خانواده ام برای طلاقم حاضر ب حمایتم نیستن منم ادمی بسیار احساسی هستم تا چندسال اول زندگیمو با کلمه مجبورم ساختم و سعی ب تغییر خودم دادم ولی این اقا حتی تولد منو که هیچ تولد بچه های خودشم ب یاد نمیاره وه کلا ادم سردیه من تاریخ تولد تک تک خانواده ام رو ب یاد دارم تمام مناسبت هارو بهش تبریک میگفتم ولی وقتی منم سردی ایشون رو دیدم دیگه کلا بیخیال شده ام وه تمام زندگیمو وقف پسرم کردم اما جدیدا همسرم ب من انگ خیانت میزنه و با تیکه وه کنایه با من حرف میزنه در مورد روابط زناشویی هم فقط خودش که ارضا میشه دیگه کنار میکشه منم که اینطور اذیت میشدم مدت دو ماهیه اوایل اجازه نزدیکی ندارم و الان ایشون خودشون هم بیمیل شدن
    ب هر جای زندگیم نگاه میکنم مشکله نه از لحاظ فرهنگی نه طرز فکر نه دیدمون ب زندگی حتی رفتار و تربیت بچه رو هیچکدوم تفاهم نداریم جرات طلاقم ندارم ببخشید خیلی طولانی شد

    1. سلام دوست عزیز
      شما باید از تکنیک چگونه دیگران را عاشق خود کنیم استفاده نمایید. وقتی همسرتان عاشق شما شدند شما هم به او تمایل خواهید داشت. سپاس

  11. سلام وقت بخیر.
    من امیر هستم تقریبا ۳ سال قبل با خانمی از طریق فضای مجازی اشنا شدم بعداز چند هفته متوجه شدم ایشون متاهل هستند با این وجود ب این رابطه ادامه دادم تا اینکه عاشق این خانم شدم این خانم بعداز گذشت ۳ سال از دوستیمون هنوز از شوهرش جدا نشده و قول داده ک اگر شرایط مالی من درست بشه طلاق بگیره از شوهرش و با من ازدواج کنه اما الان ک بحث ازدواج من با اون خانم جدی شده ایشون از یک رازی پرده برداشت که زمانی که عاشق من بود دو سال قبل بهم ناخواسته خیانت کرده من اینجا موندم چه کار کنم ایا این خانم که با صراحت میگه امیر من بهت خیانت نمیکنم میتونم اعتماد کنم؟ بنظر شما این خانم میتونه منو خوشبخت کنه؟ ممنون میشم پاسخ بدهید تشکر فراوان.

    1. سلام
      موضوع شما خیلی پیچیده هست لطفا اطلاعات بیشتری از ویژگی های شخصیتی خود و ا و بفرمایید تا راهنمایی انجامد شود. با سپاس

  12. با سلام و عرض ادب.بنده ۷ ماهه که عقد کردم واز ماه دوم حس پشیمانی در من ایجاد شده به طوری که کل روز فکرم درگیره واصلا نمیتونم خودمو اروم کنم.دختری ک عقد کردم ۱۶ سالشه و دختر خاله بنده میباشد.قبل اینکه بخوام همسر مناسبی پیدا کنم موفق نمیشدم و احساس میکردم دشواره و چون بعضی از خصوصیات دختر خالم خوب بود پیشنهاد ازدواج دادم ولی الان خیلی پشیمونم .دختره بدی هم نیس ولی نمیدونم چرا این حسو بهش دارم اصلا میلی هم ندارم جواب پیامکاشو بدم .لطفا راهنماییم کنین خیلی داغونم

    1. با سلام و احترام
      این دختر سن کمی دارند و نمیدونند با شما چطور رفتار کنند لطفا مشاوره ببرید تا هر دو راهنمایی شوید. با سپاس

  13. سلام.وققتون بخیر. من حدود ۴سال پیش بایک پسر بنام حسین دوست شدم.۶ ماه دوست بودیم و ب دلایلی جدا شدیم.من بعدش رفتم با پسرخالمم و گول حرفاشو خوردم ک قول ازدواج ب من داده بود انقدر توی گوش من خوند تا من ساده و احمق حاضر شدم اجازه بدم پرده بکارت منو پاره کنه بعدم زد زیر همه چی ک تو اصلا دختر نبودی دیگه دنیا رو سرم خراب شد هیچکاری نمیتونستم بکنم ب کی میگفتم اخه ب خرکسی میگفتن میگف تقصیر خودته منم این موضوع رو فقط ب دوست پسر قبلیم حسین گفتم.گفتم این اتفاق افتاده برام کمکم کن تا عمل کن چون هزینه عمل نداشتم واز حسین پول طلب داشتم گفتم پول طلب منو بده ک منم بتونم عمل کنم.الان دوسال و نیم هست ک افسرده شدم و قرص اعصاب و تواب استفاده میکنم.حسین از تمام این اتفاقات من اطلاع داره.واصرار دارا ک با من ازدواج کنه منم مخالفم ک ازدواج کنیم چون میدونه ک من دختر نیستم چن بارم گفتم ک دچار مشکل میشیم تو زندگی ولی اون میگه نمیشیم من بهش میگم تو میدونی من دختر نیستم ب هر حال تو زندگی ب مشکل میخوریم حسین میگه نه من برام اصلا مهم نیست منم گفتم بریم مشاوره.درضمن من ۲سالو نیم بز گتر از حسین هستم.اصرار داره ازدواج کنیم چون دوسم داره ولی من میترسم خیلی میترسم ک ب مشکل بخوریم.لطفا راهنماییم کنید

  14. سلام
    من پسری ۳۳ ساله هستم که مدتی هست که قصد ازدواج با دختری دارم که البته خیلی دختر متین و مهربان و خوبیه و در تمامی مشکلات و سختی ها با من همراهه و من کاملا بهش اطمینان دارم و همچنین دوستش دارم ولی مشکل و درگیری من از جایی شروع شد که متوجه شدم مادرش که البته نسبتا جوان هم هستن و ۴۴ سالشونه رابطه نا مشروع دارن،من در مرحله قبل از نامزدی هستم و دوبار هم به صورت آشنایی قبل از نامزدی رفت و آمد خانوادگی هم داشتیم،نمیدونم چه تصمیمی بگیرم در این باره البته این رو هم بگم پدر نامزدم ادم سرد مزاجیه و اون طور که باید با خانمش که انرژی بالایی داره همراهی نمی کنه و به اصطلاح پایه نیست و در اکثر مواقع ترجیح میده منزل بمونه،به نظر شما این موضوع میتونه توی رابطه ما تاثیر خیلی منفی بزاره و اگر ازدواج کنیم باعث مشکل بشه،آخه بازم میگم خیلی دختر موقر و خوبیه و همدیگه رو هم دوست داریم،لطفا راهنمایی کنید،ممنونم

    1. سلام
      نامزد شما باید از لحاظ ویژگی های شخصیتی بررسی بشه نیاز به آزمون شخصیت هست . یا سپاس

  15. باعرض سلام و خسته نباشید
    من دختری ۲۳ ساله هستم که حدودا ۳ ماه از ازدواجم میگذره.حدود ۳ سال و نیم نامزد و عقد بودم وبعد ازدواج کردم،حدود ۳ ماه هیچ رابطه ایی با همسرم نداشتیم و تازه حدود ۱۰ روز هست ک ب خاطر فشار های اطرافیان و نگرانی ها واعتراض های مکرر خودم بالاخره همسرم تن به رابطه دادند ولی چ رابطه ایی رابطه ایی سرد و از روی وظیفه از اون شب ب بعد دیگه هیچ رابطه ایی نداشتیم هروقت اعتراضی میکنم ترس از بچه دار شدن و بقیه موارد احتمالی را بهانه میکنند،وفقط زمان هایی ک احساس نیاز میکنند سعی میکنند ک خودشون رو از طرق دیگه ارضا کنند و من رو هم تحریک کنند ایشون آخر رابطه ج ن س ی رو همین میدونن و به همین میزان اکتفا میکنند،، لطفا کمکم کنید شدیدا احساس سرخوردگی میکنم، همش احساس خلا و پوچی دارم مدام با خودم کلنجار میرم که چرا همسر من نسبت ب من اینقدر بی تفاوته چرا میل ج ن س ی شون پایینه، چرا نسبت ب ظاهر من بی تفاوته، چرا هر زمانی ک بهشون اعتراض میکنم میگن این چیزا مهم نیست مهم اینه که من با تمام وجود دوستت دارم ومیخوام بهت ثابت کنم بخاطر هوس با تو ازدواج نکردم.. دارم دیوانه میشم با گذشت حدودا ۳ ماه از ازدواجمون فقط یک رابطه ج ن س ی داشتیم.. دارم از این سردی بیش از حد. اوین توجیح های پوچ همسرم در خودم میشکنم و اون اصلا قادر به درک این مهم زندگی من نیست.. لطفا بگین با این طرز رفتار همسرم چکار کنم؟؟؟ راستی این رو هم اضافه کنم که من در دوران مجردی خواستگاران زیادی داشتم ولی بنا ب دلایلی مثل دوست داشتن واینکه همسرم پسر ساده. و پاکی بود رو مبنا قرار دادم و انتخابشان کردم، ایشون یک فرد معمولی ساده بی آلایش و پاک هستن از ویژگی های ظاهری خوبی هم برخوردار هستن. خودمم یک دختر قدبلند و سفید پوست لا ویژگی های ظاهری مطلوب هستم ولی دلیل بی میلی همسرم رو واقعا نمیدونم، لطفا کمکم کنید…..
    تفاوت سنی من و همسرم ۷ سال هست

    سرم تن ب رابطه

    1. سلام سحر عزیز
      مطلبی که در موردش اظهار کردی نشانه اختلال جنسی هست. احتمالا همسر شما از را های ساده تر نیاز جنسی شو بر طرف میکنه . سرد هست و توجهی به عواقب اعمالش نداره . زندگی شما نیاز به مشاوره زناشویی و سکس تراپی داره که سریعتر اقدام بشه تا مزمن نشه.

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.